خاطره عید غدیر💜
عید غدیر توی شهر ما پیاده روی بود. ما از یه مکانی به یه مکان دیگری رفتیم. توی راه بهمون شربت وشکلات میدادند. همه حمله کرده بودند. بعد دوباره حرکت کردیم. داخل وقتی برگه هارا میدادند منکه له شدم. منو کشتند. 🤕😫 بعدم پذیرایی دوباره کردند. شیرینی🍪 و شربت🍹 وکیک.🥧🍰🎂 بعدم ما برنده نشدیم😐🥺 وتمام بای👋🏻👋🏻👋🏻 ...